من ومن هر گز نگو ما را بگــو
بهترین الفاظ پر مهر جهــــان
عشق را گویا چو گودالی عمیق
جایگاهش در کتابـت ارج دان
***
بد ترین سوژه تنفّر گفتـــــه اند
سعی کن از ته بکن ریشه ی آن
با هوس هایِ دلت بازی نکـــن
بر حذر باش از منِ کشتار جان
***
خشم خود را تا توانی دور کـــــــــن
ترس هم خاطره یِ نا قابلی اســـــت
کار را یک ورزشِ دیرینه پــــــــاک
طمع پوچ است و بکش از هر گلی است
***
صبرِ مفتاحِ سعادت در قـــــلوب
در کنارِ هر دلی امیــــــــــدوار
حسرت دیدارِ یارت را نخــــور
دانش آن زیبنده بر گردن ســوار
***
این غرور سمّی را بشکن بریـــــز
شانس خیلی سست ، بی امید باش
شهرتِ شایع شده ترکش بکــــن
چونکه لبخند آمده خورشید بــاش
***
از حسادت دور شو حسرت انگیز
با تفاهم پیش هر عاقل بــــــرو
با اهمّیّت سفردر رفته دلـــــــم
با طمئنینه پی سافل نـــــــرو
***
بی تفاوت لفظ بی احساســـــــی را
دوستانه با رفاقت شاد بــــــــاش
راستگویی محورِ مردانگـــــی است
هر دو رویی زشت و دو گانـه مباش
***
از تمسخر دور شو ویرانگر اســــت
دوست داری طهمه ی مرگش شوی
احترامِ دیگران با ارزش اســــــت
دل به آرامش و هم رنگش شــوی
***
احتیاط از عاقل پخته شــــروع
پس نگو در پیشرفتم حک شـده
غیر ممکن را ندارد در وجــود
با شتاب این کارها مدرک شده
***
خیلی تاریک است نادانی به دل
کوی علمت را کمی روشن نمــا
اضطرابی سخت نادیده بگیــــر
انتظار فرج را گلشن نـــــــما
***
انتقام از دشمنت صعب است و دور
خیلی بی ارزش شده این بـــاوری
بخشش زیبا چو آمد در کنــــار
رویِ خوش ناگه شده سر محوری
***
خیلی آسان را دلت پاکیزه کـــن
بی وفایی بد سرِ عهدت بــــرو
با هدف باش و موفق می شــوی
چشم بسته پی هر دردت نــرو
***
جاسم ثعلبی (حسّانی) 08/06/1391
:: برچسبها:
حکمت کلام ,
:: بازدید از این مطلب : 2279
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0